آن سوی پرچین چشمانت رهایم می کنی
هر سحر تا رهسپار این حوالی می شوی
راهی دیدار به آیینه هایم میکنی
عاقبت روزی به همراه کبوتر های عاشق
با ضریح چشمانت آشنایم می کنی
من یقین دارم مرا در راه عشق خوش طنین
شب همه شب می نشینی و دعایم می کنی
من تمام شادی هایم را با تو قسمت میکنم
روز ها وقتی با لبخندی صدایم می کنی